معنی قلعه ای باشکوه
حل جدول
فرهنگ معین
(شُ) (ص مر.) باعظمت، باابهت.
فرهنگ عمید
شکوهمند، باجلال،
مترادف و متضاد زبان فارسی
باشوکت، باعظمت، پرابهت، پرشکوه، پرجلال، شکوهمند، مجلل،
(متضاد) بیشکوه، بیابهت
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) با جلال باعظمت باابهت.
فارسی به ایتالیایی
magnifico
فارسی به آلمانی
Grossartig [adjective], Majesta.tisch [adjective], Reich, Edel [adjective], Grossartig [adjective]
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی آزاد
قَلْعَه، در تاریخ امر بطور خاص به «طبرسی» در مازندران و ایضاً به قلعه خواجو در نیریز و قلعه علی مردان در زنجان و قلعه ماه کو و قلعه چهریق و قلعه عکّا اطلاق شده است. قلاع دیگر نیز وجود دارد،
قَلعَه، کلات، دژ، قلعه، محوطه ای وسیع که با دیوار های محکم و برج و بارو محفوظ و محصور گردد (جمع: قِلاع، قُلُوع)،
معادل ابجد
550